لبهایم سخن نمی گویند
آنها در انتظار زاییدن کلماتند
آسمان باران می بارد
باران ستاره
من دیکته ترانه قلبم را زمزمه میکنم
خورشید جسم من
خیره به قطرات باران
و
دانه های باران خو گرفته در بینهایت
فاصله نگاهم به بلندی یک اشاره
اما
حقیقت نگاهم به وسعت یک ستاره
و من در وسعت بیکران آسمان
باز خواب کودکیم را تجربه میکنم
نظرات شما عزیزان: