تو رفتی و نگفتی، دلم بی تو میمیره
لیلی بدون مجنون، تو تنهایی اسیره
خدا مگه نگفتی عاشق و معشوق باشیم...
مگه نگفتی با هم یاس و شقایق باشیم؟
مگه ندیدی فرهاد بدون شیرینش مرد...
حالا منم اون شیرین،کی دل فرهاد رو برد؟
یه رازی رو نگفتم،میخوام حالا بدونی
دل منم این روزا،کمی شده هوایی...
نه اینکه عاشق بشه،ولی دیگه بریده
خسته شده طفلکی،تا کی به پات بمونه؟
شیرینتم همیشه کاشکی تو فرهاد بودی
مجنون من گم شده...تو قصه ی خیالی
افسانه حیات چیزی جز این نبود...
یا مرگ ارزو.... یا ارزوی مرگ...
نظرات شما عزیزان: