چقدر ساختگی بود شعار من و تو
خاک عالم به سر قول و قرار من و تو
هیچ معلوم نشد از چه نژادی هستند
تُف به روی دل بی ایل و تبار من و تو
گریه کن ابرک معصوم، زمینگیر شدیم
آسمان نیز نشد آینه دار من و تو
حرف هایی که به هم ردّ و بدل می کردیم
آخرش نیز نخوردند به کار من و تو
چقدر زود بریدی و به من بد کردی
دستخوش! همسفر این بود قرار من و تو؟
باغ ما مزرعه ی هرزه ترین زمزمه بود
مفتکی هم نمی ارزید بهار من و تو
آخرین بیت: ببین قافیه را باخته ایم
فحش و نفرین غزل نیز نثار من و تو!
نظرات شما عزیزان: