در دفتر خاطرات خیالم ، در گذر کوچه های پست روزگار
فقط تو را نور خود دیدم و خندیدم
در گذر کوچه های سرد و تاریک نارفیقی
تنها نام تو گرمی نور رفاقتم بود
شمعم بودی و برایت پروانه وار گریستم
اما
اما نگاهت را از من دریغ کردی
با سردی ، با تلخی از کنارم گذشتی
ای کاش لحظه ای صدایت تنهایی سردم را می زدود
ای کاش برگری که هنوز دوستت دارم
نظرات شما عزیزان: