بوسه زدم سطر به سطر تورا تا که ببویم همه عطر تو را عطر تو در نامه چها می کند غارت جان و دل ما می کند از غم خود جان مرا کاستی بار دگر حال مرا خواستی بی تو چه گویم که مرا حال نیست مرغ دلم بی تو سبک بال نیست هر چه که خواندم دل تو تنگ بود حال من و حال تو هم رنگ بود بی تو مرا روز طلایی نبود فاجعه بود این که جدایی نبود چون به نگه نقش تو تصویر شد اشک من از شوق سرازیر شد
نظرات شما عزیزان: